دباره نم نم بارون صدای شرشرناودون

دل بازم بی قراره

دوباره رنگ چشاتو خیال عاشقی با تو

این دل اروم نداره نداره نداره

شباوخواب نوازش دوباره هق هق وبالش

گریه یعنی ستایش

ستایش تووچشمات دلم هنوز تورومیخواد

دل بازم پرزده واسه عطر نفسهات

اتاقم عطرتوداره دلم

گرفته دوباره کارمن انتظاره

یه عکس ودرددلامو میریزه اشک چشامو

غم تمومی نداره نداره نداره

صدای باده وکوچه داره تو خونه میپیچه

قلبم اروم نمیشه

بغل گرفتمت انگار دوباره خوابه وتکرار

باز نبودی ومن تکیه دادم به دیوار

ستایش یعنی دیوونگیام

شبیه حس خوبه تو دل ما

نگا کن تو چشای بی قرارم

چقد این لحظه ها رو دوس دارم

تصور میکنم پیشم نشستی

چقد خوبه چقد خوبه که هستی

ستایش یعنی این حسی که دارم

نمیتونم تو رو تنها بذارم



عشقم برگشت مشهد.اخه دوازده روزی میشه که اومدیم خونه ی مامانم.عشقم هفته ی قبل رف بلیط گرفت امروز هم از پیشم رفت.اصلا حوصله ی هیچ چیزو هیچ کسوندارم.شاید دیگه اپ نکردم.فقط بستگی به شراطی روحیم داره.روحیم بهتر شه بازم میام مینویسم.میدونین دوری یعنی چی؟یعنی 1800کیلومتر با نگاه وبوی تن عزیزت نفست شوهرت همه ی وجودت قلبت پاره ی تنت ومهربون ترین کست فاصله داشته باشی.

دعا کنین حالم بهترشه